داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامش دوباره، بسیار حیاتی و مهم است. اغلب دعواهایی که مرتب تکرار میشوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس میکنند طرف مقابل حرفهایش را نمیشنود و یا به آن اعتنا نمیکند. تکنیکهای زیر ضمن این که شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش میدهند، به شما نیز کمک میکنند به همسرتان نشان دهید، به او توجه دارید و به حرف هایش اهمیت میدهید.
گوش کنید: این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است. به حرفهای همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت گوش دهید.
کـنــکاش کنـید: سوالاتی بپرسید برای اینکه مطمئن شوید منظور حرفهای همسر خود را به درستی فهمیدهاید.
توضیح دهید: این نوع دیگری از کنکاش است. برای اینکه برای درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید. توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.
تاکید کنید: خود را به جای همسرتان قرار دهید. حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید. مثلا بگویید: «میدانم که الان چقدر ناراحت هستی؟»
بهطور گویا بیان کنید: بگویید، منظورتان چیست و آنچه میگویید چه معنایی دارد. واضح و آشکار سخن بگویید و نکته گویی کنید.
لبخند بزنید: شاید ذکر این راهکار حین دعوا عجیب بهنظر برسد. اما شوخی کردن و لبخندزدن، راهکار بسیار نیرومندی برای توقف یا تغییرمسیر دعواست.
خشم خود را کنترل کنید: عصبانیت نیرویی است که به ما کمک میکند تا بتوانیم به خواستههای خود برسیم. اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحث اصولی و عاقلانه جلوگیری میکند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و بعد از مدتی آن را ادامه دهید.
مرکز مشاوره مشاوره تلفنی مشاوره خانواده تهران مشاور ازدواج مشاور خوب برای ازدواج
تکلیفتان را روشن کنید
اگر میخواهید فردی که دوستش دارید را به ازدواج راضی کنید، قبل از هرچیز باید بدانید که کجای این رابطه قرار دارید. آیا شما و او در زمان شروع رابطه یا پس از آن، محدودهای را برای این ارتباط مشخص کردهاید؟ آیا حرفی از ازدواج میان شما رد و بدل شده یا برنامهای در این مورد ریختهاید؟ برای آنکه به سمت ازدواج قدم بردارید، باید بدانید چرا با این شخص ارتباط دارید و چرا این رابطه را ادامه میدهید. گذشته از این، باید از خود بپرسید که آیا او هم مانند شما و هدفدار به ارتباط می نگرد یا خیر؟ مطمئنترین اقدامی که میتوانید بکنید، این است که از همان آغاز هدف رابطه را مشخص کنید و با فرد مقابلتان در این مورد به توافق برسید. روشن بودن تکلیف هر دوی شما، بسیاری از مشاجراتی که ممکن است در این دوران میان شما فاصله بیندازد را از میان میبرد و از آنجا که هر دوی شما برای هدفی مشترک انرژی صرف کرده و تلاش میکنید، مانع از دلسردی و تردیدتان میشود.
هیچ وقت از مردها خواستگاری نکنید!
اگر از روزهای اول رابطه عبور کردهاید و هیچ هدف و فرجامی را هم تعریف نکردهاید، باید راههای دیگری را امتحان کنید. اگر هرچه صبر هم کنید خبری از پیشنهاد ازدواج نمیشود، بهتر است به صورت نا محسوس خواستهتان را بیان کنید. شاید پیشنهاد مستقیم ازدواج از طرف یک خانم در کشور ما چندان مرسوم نباشد و آغازگر مشکلات دیگری در رابطه شود، اما یک پیشنهاد غیرمستقیم، میتواند شما را چند قدمی جلوتر ببرد و تکلیفتان را تا اندازهای روشنتر کند. اگر شما به یک مرد به صورت مستقیم پیشنهاد ازدواج دهید، معمولا حالات دفاعی به خود میگیرد و عقبنشینی میکند، بنابراین بهتر است زمینه را مهیا کنید و کمی به انتظار بنشینید. برای شروع میتوانید به ایدههایی که در زمینه ازدواج دارید اشاره کنید یا از اینکه ارتباط هدفدار را میپسندید صحبت کرده و به عکسالعملهای او خوب توجه کنید. اگر مردی که حرفهای شما را میشنود، صحبت را عوض کرد یا نشان داد که کاملا عکس شما فکر میکند، بهتر است وقت خود را تلف نکنید!
رابطه را بیدلیل کش ندهید
از یاد نبرید زمان ازدواج دختر و پسر متفاوت است و بسیاری از دختران با عبور از یک محدوده سنی شانس کمتری برای ازدواج با کسی که سن و شرایط مناسب را داشته باشد پیدا میکنند. گذشت زمان طولانی و بیشتر از 3 سال به انتظار پیشنهاد خواستگاری او نشستن، مشکلات بسیاری را در یک رابطه ایجاد میکند. بعد از چنین زمانی، احتمال اینکه طرف مقابل شما از بودن در این رابطه پشیمان شود یا شما با خسته شدن خود این رابطه را به مرحله تازهای از تنش وارد کنید زیاد است. اگر با هم قرار ازدواج گذاشتهاید، میتوانید بعد از گذشتن مدتی از او بخواهید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج شرکت کند.
ریشه ترسهایش را پیدا کنید
شاید او واقعا به شما علاقه دارد و تنها بهدلیل ترسش از ازدواج، توان برداشتن گام آخر را ندارد. برای مطمئن شدن از این موضوع، بهتر است واژههایی که به زبان میآورد را زیر ذرهبین بگذارید. کسی که میگوید «من اهل ازدواج نیستم اما چون تو را دوست دارم حاضرم برای همیشه با تو بمانم!» یا فرد مسئولیتپذیری نیست یا ترسهایی برای ازدواج دارد. اگر مورد اول مصداق داشته باشد، شما به سادگی نمیتوانید او را به سمت یک زندگی موفق هدایت کنید. کسی که توان پذیرفتن مسئولیت را ندارد، حتی اگر با اصرار شما به خانه مشترک وارد شود، نمیتواند زمینه یک زندگی موفق و آرام را فراهم کند. پس گمان نکنید که همه ماجرا به نشستن پای سفره عقد ختم می شود. زندگی با یک فرد بیمسئولیت، از انتظار برای بهدست آوردن او هم زجرآورتر است.
خیالبافی نکنید
اگر مردی که دوستش دارید تاکید میکند که با وجود دوست داشتن شما قصد ازدواج ندارد، ماندن و منتظر شدن ریسک بزرگی خواهد بود. به جای نادیده گرفتن نشانهها و امید بستن بیدلیل سنگهایتان را با او وا بکنید. اگر او از دادن جواب صریح به شما طفره میرود، بیشتر مراقب باشید! شاید پای یک بازی در میان است و این فرد تنها میخواهد زمان بیشتری را در کنار شما صرف کند. برخی از آقایان نه حاضر به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هستند و نه حاضرند از طرف مقابل جدا شوند.
باج ندهید
گمان نکنید اگر یک تنه بار رابطه را به دوش بکشید و به او اطمینان دهید که همه سختیها را تحمل میکنید ماجرا تغییر میکند. دیدن ضعف و اصرارهای شما، میتواند دلیل دیگری برای عقبنشینی او باشد. پس مواضعتان را شفاف بیان کنید و به او بگویید که در چه شرایطی حاضر به ازدواج هستید. گمان نکنید که برداشتن مرزهای و حریمهای یک رابطه یا فداکاری بیش از حد مشکل شما را حل میکند.
مشاوره قبل ازدواج مشاوره بعد از ازدواج مشاوره دوران نامزدی بهترین مشاور ازدواج
تفاوت سنى عامل مخفى و پنهانى است که پشت پرده تفاوت هاى اخلاقى و جسمانى زن و مرد قرار می گیرد و مانع تفاهم بین شما می شود. چگونه؟ از این روش ها:
ناهمسانى هاى روحى و فکرى: در چارچوب این مسئله سؤالى در ذهن مطرح مى شود که تفاوت سنى تا چه اندازه اى موجب ناهمسانى در اندیشه و افکار فردى و اجتماعى بین همسران مى شود؟ دکتر ساروخانى در کتاب جامعه شناسى خانواده به نقل از کارسون مى نویسد: «چون انتظارات و شیوه نگرش اشخاص در سنین مختلف فرق مى کند و بین افرادى که در سن متفاوت هستند در فرهنگ و اندیشه نیز تفاوت وجود دارد. تفاوت سنى با خود تفاوت هاى وسیع فرهنگى و جهان بینى را به همراه خواهد آورد و بر بقاى زوجیت و سعادت زناشویى تأثیر خواهد گذاشت.»
ممکن است بپرسید چطور در قدیم چنین ازدواج هایى وجود داشته ولى هرگز به جدایى نرسیده است؟ خب علت این اتفاق را در سبک زندگی و تغییرات آن در سال های اخیر باید جستجو کنید. در روزگار ما افراد بسیار سریع تر از گذشته تغییر می کنند. شما هر روز تفکراتتان را به روز می کنید، گاهی تلاش دارید تا با شرایط روز جامعه منطبق شوید و سازگاری های جدیدی پیدا می کنید که شخصیت شما را هر سال با سال قبل تفاوت می دهد
در حالى که در جوامع گذشته شرایطى حاکم بود که شخصیت فردی و اجتماعی مردم در اولین سال هاى زندگی شان شکل می گرفت و تا پایان عمرشان همان دانسته ها و همان ویژگی های شخصیتی را به کار مى بردند.
ناهمسانى جسمانى: در زندگى زناشویى بخصوص تمایلات جنسى مشابه، بیشتر در زن و مردى که از لحاظ سن با هم تناسب داشته باشند به چشم می خورد و زن و مرد بهتر خواهند توانست به نیازهاى همدیگر پاسخ دهند. اختلافات شدید سنى موجب اختلاف در حیات جنسى، درک و لذت جنسى و... است که باعث مى شود زندگى توأم با عشق و سازش نباشد.
التهاب جوانى از حدود 40 سالگى در مردان و از حدود 35 سالگى در زنان تقریبا فرو مى نشیند. در چنین سنى دیدها و درک ها، تا حدودى عوض مى شود و در آن صورت تفاوت هاى سنى خود را کاملاً نشان مى دهند.
بهترین فاصله سنی
معمولا نمی توان رقم مشخصی را برای فاصله سنی زوج ها توصیه کرد. این قضیه بیشتر به روحیات دو نفر و رشد عقلی و اجتماعی آنها برمی گردد. اما عموما فاصله سنى 2 تا 10 سال توصیه می شود.
عده ای هم معتقدند که بهتر است تفاوت سنى در حدود دو بلوغ باشد یعنى 3 و 6 سال زیرا از نظر شرعى دختر در سن 10 سالگى و پسر در سن 16 سالگى بالغ مى شوند که تفاوت در 6 سال است. تفاوت سنى که در مواقعى از آن به عنوان اختلاف شدید سنى و یا شکاف سنى یاد مى شود، یعنی وقتی شما و همسرتان در دو رده سنی مختلف (نوجوان و جوان، جوان و میانسال، میانسال و کهنسال) هستید، بسیار خطرناک و آسیب زا است و سرنوشت خوبی برای آینده شما به نظر نمی رسد.
عشقی که در ابتداى زندگى باعث می شود روی بسیارى از تفاوت ها و اختلافات تان سرپوش بگذارید، در گذر زمان تغییر شکل می دهد و آن وقت است که اختلاف ها را بیشتر و بیشتر حس می کنید و بسترى براى اختلافات و ناسازگارى ها به وجود می آید که گاهی واقعا قابل کنترل نیستند.
تست مشاوره ازدواج مشاوره بعد از ازدواج مشاور ازدواج تلفنی بهترین مشاور ازدواج
به طور میانگین، هر کودک آمریکایی روزانه 5 ساعت از وقت خود را با تماشای تلویزیون و یا بازی با کامپیوتر میگذراند. این بدان معناست که زمانی را که کودکان در مقابل تلویزیون و کامپیوتر میگذرانند، بیش از زمانی است که در مدرسه میگذرانند. این آمارها در تضاد با توصیه پزشکان و متخصصان است. متخصصان معتقدند که کودکان نباید بیش از یک تا دو ساعت از وقت خود را صرف تماشای تلویزیون کنند. البته این توصیهها شامل سایر پدیدههای مشابه مانند کامپیوتر و بازیهای ویدئویی نیز میشود.
تاثیرات تماشای تلویزیون بر کودکان
احتمال چاقی در کودکانی که بیش از 5 ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنند، 4 برابر بیشتر از کودکانی است که روزانه کمتر از 2 ساعت تلویزیون نگاه میکنند. کودکانی که مبتلا به اضافه وزن هستند، در آینده بیشتر به بیماریهای نظیر دیابت نوع 2، فشارخون بالا، بیماریهای قلبی و مشکلات مفاصل مبتلا میشوند. همچنین کودکانی که بیشتر تلویزیون میبینند، بیشتر تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته و در نتیجه بیشتر مواد غذایی و خوراکیهای مضر و ناسالم مصرف میکنند. همچنین کودکانی که در معرض فیلمها و بازیهای کامپیوتری خشن هستند، در زندگی آینده خود نیز بیشتر رو به خشونت میآورند. همچنین محققان معتقدند بین ساعات زیاد تماشای تلویزیون و افت تحصیلی یک رابطه مستقیم وجود دارد.
کاهش ساعات تماشای تلویزیون به نفع همه اعضای خانواده است
تحقیقات نشان میدهند امروزه ساعاتی که کودکان صرف تلویزیون، کامپیوتر، بازیهای ویدئویی و موبایل میکنند بیش از ساعاتی است که صرف بازی، فعالیتهای بدنی، کتاب خواندن و در کنار خانواده بودن میکنند. بهترین نکته در مورد کاهش ساعات تماشای تلویزیون این است که کودکان ناخودآگاه زمان بیشتری را در کنار خانواده گذرانده و فعالیت بدنی آنها نیز افزایش مییابد. این باعث تعامل کودکان با محیط اطراف و سایرین میشود. بازیهای کامپیوتری و تلویزیون این میل طبیعی کودکان به فعالیت و کسب تجربههای تازه را از آنها میگیرد. شما باید کاری کنید که سطح فعالیت و نشاط اعضای خانواده افزایش پیدا کند.
راههایی برای کاهش ساعات تماشای تلویزیون
هنگام صرف غذا تلویزیون را خاموش کنید. این کار اعضای خانواده را به تعامل با هم تشویق میکند.
تلویزیون و کامپیوتر را در اتاق فرزندتان نگذارید.
از تماشای تلویزیون یا بازی با کامپیوتر به عنوان پاداش استفاده نکنید.
روزهایی از هفته را برای تماشای تلویزیون و بازی با کامپیوتر ممنوع اعلام کنید.
فعالیتهای جایگزین
یک فعالیت بدنی خانوادگی، مانند پیادهروی، دوچرخه سواری، ورزش یا بازیهای پرهیجان، انجام دهید.
سعی کنید در روز حداقل 60 دقیقه یک فعالیت پرتحرک انجام دهید.
برای فرزندانتان کتاب بخوانید یا با هم به موسیقی گوش دهید. همچنین میتوانید فرزندانتان را به نوشتن داستان، کشیدن نقاشی یا درست کردن یک کاردستی تشویق کنید.
اگر فرزند نوپا یا پیش دبستانی دارید، برای آرام نگهداشتن او در مواقع لزوم، به جای روشن کردن تلویزیون، از راههای زیر استفاده کنید:
در آشپزخانه یک محیط امن برای کودک پیدا کنید و تعدادی قاشق، قابلمه و ظرفهای پلاستیکی به او بدهید تا با بازی با آنها سرگرم شود.
اگر در حال تدارک غذا هستید و اگر فرزندتان بیش از 3سال سن دارد، از او بخواهید در برخی کارها مانند چیدن میز غذا به شما کمک کند.
از فرزند بزرگتر یا یکی از همسایگانتان بخواهید کودک را سرگرم کند.
معمولا کودکان بسیار خلاقند. به همین دلیل گاه با قرار دادن کمیچسب و تکههای پارچه یا کاغذ در اختیار آنها میتوانید آنها را ساعتها سرگرم کنید.
تست عشق تست روانشناسی بهترین مشاور ازدواج مرکز مشاوره ازدواج مشاوره ازدواج آنلاین
بازی فکری
واضح است که بچهها بازی کردن را دوست دارند. هر نوع از بازی آنها را جذب میکند. بنابراین از این خصوصیت بچهها استفاده کنید و بازیهای فکری بدون محدودیت با آنها انجام دهید.
بازیهای فکری و پازلها، بازیهایی هستند که این فرصت را به بچهها میدهند تا آنها فکر کنند و استراتژیهایی را طراحی کنند. به این ترتیب، مغز آنها اجازه پیدا میکند تا فعالیت داشته باشد و از این رو کودک این توانایی را پیدا میکند که در آینده به ظرفیت بالاتری از حافظه دست یابد. ولی تنها بازیهای فکری و پازلها کافی نیستند.
نشاط روحیروانی
این فرصت را به بچههایتان بدهید تا از نظر روحی و روانی هم فعالیت داشته باشند. روحی مرده و غیرفعال جلوی پیشرفت پروسه بازیابی و ذخیرهیابی اطلاعات را میگیرد.
بازی در زمین
بردن بچهها به زمینهای بازی به صورت متناوب و مستمر به آنها کمک میکند تا فعالیت فیزیکی و جسمی داشته باشند.
بچهای که دچار نوعی کمبود ارتباط با دنیای اطراف و بیرون باشد سست و بیحال خواهد شد. وقتی بچه بیرون برده میشود تمایل پیدا خواهد کرد تا چیزهای جدیدی کشف کند و این کار باعث میشود روح و روان او به فعالیت واداشته شود.
بچه در محیط بیرون و زمینهای بازی تصورش و تخیلاتاش را به کار میاندازد. او یاد میگیرد، چگونه تاب بخورد، یاد میگیرد چگونه باید از سرسره پایین بیاید و… . شاید کارهایی که او میکند به نظرتان خالی از نکته بیاید ولی وقتی از نزدیک به کارهای او دقت کنید متوجه خواهید شد این فعالیتهای ساده به او اجازه میدهند تا او قدرت فکری و روانی خودش را با دنبال کردن کشفیات جدید ناشناختهها تقویت کند.
نمایش و گسترش توانایی عقلی
مردم اغلب به تلویزیون به چشم یک اختراع بد نگاه میکنند ولی نمایشهایی که در استودیوها ضبط شده میتوانند باعث گسترش توانایی عقلانی بچهها شوند که شامل قدرت به یادآوری نیز میشود. نوع خاصی از نمایشها میتواند به بالا بردن سطح حافظه بچهها کمک کند. البته کارتونها در این زمینه تاثیر زیادی نخواهند داشت.
همه این نظریهها میتوانند به فرزند شما کمک کنند تا حافظهاش در مسیر درستی تقویت شود. اگر این مشکل را نادیده بگیرید و این شانس را به بچهتان بدهید که با همین مشکل ادامه دهد در آینده فرزندی خواهید داشت که باید درد ضعف حافظه را تحمل کند در حالی که فقط 5 سال دارد.
مرکز مشاوره خانواده تهران مرکز مشاوره ازدواج تهران مرکز مشاوره جوان تست روانشناسی