همانطور که می دانید ازدواج امری مهم و حیاتی بوده و مسئله ی یک عمر زندگی می باشد. تصور کنید شما یک مسافرت با دوستتان و یا با یک عده می خواهید بروید، درباره آنان کلی تحقیق کرده و شناخت لازم را در همه موارد دربراه آنان به دست می آورید خلق و خوی آنان را شناخته و سعی می کنید با جمعی بروید که به اخلاق شما نزدیک بوده و درک بهتری نسبت به هم داشته باشید.
با این اوصاف در مورد ازدواج که همراهی و همسفری با یک نفر در طول عمر زندگی است باید دقت بیشترب به خرج داد و تحقیقات را به صورت کامل انجام داد. ابن تحقیقات چه در مورد پسرها و چه در مورد دخترها باید ددباره گذشته،خلق و خو، خانواده، نوع زندگی، رفتار آنان در محل و همچنین تحقیقات لازم از دویتان آن ها و یا نوع و شیوه رفتاری آنان در دانشگاه و یا مدارس و محل کار باشد همچنین تحقیقات باید کامل بوده تا بشود یک نتیجه نهایی از آن به دست آورد البته در مورد کسی هم که از وی درباره فرد مورد نطر تحقیق می کنیم هم باید مطمئن باشیم گاهی خصومت های شخصی و یا برداشت های اشتباه می تواند یک زندگی را خراب کرده و آینده فردی را به باد داد.
غیر از موارد بالا تحقیقات باید از خود فرد هم صورت بگیرد به گونه ای که شناخت لازم در همه موارد ها اعم از موارد اخلاقی، نوع زندگی ، آدات و رفتار و همچنین شیوه برخوردی انجام شده تا دختران و پسران بتوانند بهترین انتخاب را داشته باشند. البته باید گفت که با یک جلسه و یا حتی یک ماه آشنایی نمی توان شناخت کافی به دست آورد به همین دلیل است که اگر انتخاب های امروزی جوانان از سر عقل و با فکر باشد، دوستی های قبل از ازدواج می تواند به موفقیت یک ازدواج کمک کند زیرا شناخت تا حد قابل قبولی به دست می آید.
یکی از مشکلاتی که همواره زوج ها با آن دست و پنجه نرم می کنند، میل جنسی زیاد یکی از آنان در مقابل دیگری است.این مسئله در شروع زندگی انان مشکلی را ایجاد نمی کند به خصوص برای خانم ها زیرا بین 30 تا 40 درصد از آنان با شروع زندگی میل جنسیشان بالا رفته و دچار مشکل نمی شوند آنان در واقع سرد مزاج نبوده بلکه بنا به دلایلی از برقراری ارتباط ترس و واهمه دارند که پس از گذشت مدتی مشکل آنان برطرف می شود البته برای حل شدن این موضوع شوهر انان نقش مهمی را ایفا می کند. اما هستند کسانی که طرف مقابلشان از میل جنسی زیادی برخوردار بوده و در اصطلاح گرم مزاج است. این موضوع به وابسته و گرم بودن زندگی آنان کمک میکند اما خب مشکلاتی را نیز در بر دارد. اگر مردی میل جنسی بیشتری نسبت به خانم دارد نیازی به کم کردن آن نیست زیرا این خود به داشتن رابطه بهتر آنان کمک می کند. اما بهتر است در تمامی موارد اعتدال رعایت شود فردی که میل جنسی زیادی داشته و تفکر اینکه همسرش پاسخگوی این احتیاج نبوده و دست به خیانت می زند درواقع آزار دهنده جنسی می باشد. متاسفانه در کشور ما به دلیل خطوط قرمزی که در این مباحث وجود دارد، دختر و پسر قبل از ازدواج نمی توانند در این زمینه با هم گفت و گو کنند و مسائلی از این قبیل را به بعد از ازدواج موکول می کنند که اشتباه بزرگی است زیرا بعد از ازدواج ممکن است مشکلاتی بزرگ پیش آید. اما در برای کم کردن میل جنسی همسران چه راهکار هایی داریم؟!
طبق تحقیقات پزشکان و مشاوران در این زمینه، پرهیز غذایی به ویژه غذاهای گرم و گوشتی، گرم نکردن محل خواب، عدم پوشیدن لباس های تنگ، عدم خوردن مواد غذایی محرک مانند پیاز و خرما و ورزش می تواند به کم کردن میل جنسی همسرتان کمک کند. البته خود شما نیز می توانید با گفت و گو با همسرتان و توضیح شرایط این مسئله را بهتر مدیریت نمایید
عشق و علاقه و همچنین دوست داشتن بسیاری از مشکلات را حل می کند اما نمی توان گفت که لازمه شروع یک زندگی فقط عشق بوده و چیز های دیگر دخیل نمی باشند. برای شروع یک زندگی تناسب و تفاهم عقلی نیز لازم بوده باید فرد به یک درک . شعور کاملی برای زندگی و رویارویی با مشکلات رسیده باشد تا در زندگی به مشکل کمتری بر بخورد.
تناسب داشتن به این معنا می باشد که دو نفر دز همه زمینه ها یا هم برابر و یک شکل باشند. چه تناسب ظاهری و چه تناسب فکری و دهنی و یا حتی تناسب در زمینه ها و شیوه های برخوردی و زندگی همه و همه باید وجود داشته باشد به همین دلیل است که ازدواج بسیار سخت بوده و برای رسیدن به خوشبختی می بایست تلاش بسیاری کرد. زیرا هیچ دو فردی 100% شبیه نبوده و باید فردی انتخاب شود که بیشترین نزدیکی را دز همه زمینه ها داشته باشد.
تناسب در ظاهر هم بسیار مهم می باشد بدین صورت که دو نفر که قصد ازدواج را دارند می بایست از لحاظ ظاهری هم به هم شبیه باشند یک نفر زیبا و دیگری زشت و یا موارد دیگر می تواند برای آینده رابطه نیز مشکل ساز شود. بنابراین علاوه بر عشق و دوست داشتن دو نفر، میزان تناسب و شکل فکری آنان نیز باید متناسب بوده و به هم بخورد. اگر این توازن وجود نداشته باشد، مشکلات بسیاری را پدید می آورد مشکلاتی که می تواند باعث بروز اختلافات شدیدی شده و طبعات بدی را به دنبال داشته باشد بنا براین شناخت در جلسات خواستگاری و یا از آشنایی قبلی می تواند در تعیین سرنوشت یک ازدواج تاثیرگذار باشد.
با توجه به پیشرفت های جامعه و عوض شدن نسل ها و طرز تفکرشان، نحوه و شیوه های همسریابی عوض شده و نوع ازدواج ها از حالت سنتی خارج و به شیوه های امروزی انجام می پذیرد. به گونه ای که دختران و پسران خود حق انتخاب داشته و می توانند با فردی ازدواج کنند که دوستشان داشته و از هر نظر به همدیگر شبیه هستند البته با شرط آنکه احساسی برخورد نکرده و درباره فرد مورد نظر فکر کنند و عقل را در انتخاب خود دخالت دهند. بنابراین به نظر می رسد که اینگونه ازدواج ها می تواند سرانجام بهتری داشته باشد.
اما متاسفانه در اکثر موارد شرط لازم برای خوشبختی در این نوع ازدواج که همان تصمیم نگرفتن احساسی می باشد، اجرایی نشده و این ازدواج ها در ذهن عموم شکل بدی را گرفته است. درصورتی که اگر با انتخاب صحیح همراه باشد می تواند یک زندگی خوب را رقم بزند. برخی معتقدند که عشق بعد از ازدواج پدید می آید اما چقدر زیبا است که این عشق وجود داشته و بعد از زندگی مستحکم شود! عشق قبل از ازدواج به منزله آشنایی دختر و پسر است. این آشنایی میبایست به منظور شناخت و به قصد ازدواج باشد زیرا هر قصدی غیر از این مردود بوده و سرانجامی خوب را برای آنان در پی ندارد. بنابراین توصیه اکید مشاوران به والدین بر این است که به صحبت های فرزند خودشان دربراه فرد مورد نظرشان برای ازدواج گوش دهند سپس در آن زمینه همفکری دهند زیرا آنان بدون دخالت احساسات می توانند تصمیم گیری کرده و بهترین راه را پیش روی فرزندشان بگذارند.
تمامی مشکلات و مسائل مربوط به شروع زندگی و دغدغه های پسر و دختر برای فراهم کردن مشخصه های یک شروع زندگی یک طرف و راضی کردن خانواده برای ازدواج با فرد مورد نظر طرف دیگر. خیلی مشکلات اقتصادی و فراهم کردن شرایط ازدواج آسان است که والدین نیز با سخت گیری ها و سنگ اندازی های خود بر آن افزوده و شرایط بسیار بدی را برای دختران و پسران رقم می زنند. تمامی این نکات که والدین به فکر فرزندان خود بوده و آنان خوشبختی فرزندان خود را می خواهند درست است اما در بسیاری از موارد والدین به صورت غرض ورزانه به مسائل نگاه کرده و با ایراداتی که می گیرند نه تنها فرزند خود را سرافکنده کرده بلکه ضربه بسیار بزرگی به جامعه و اجتماع می زند. با این کار سن ازدواج بالا رفته و فساد در کشور افزایش میابد.
با این حال بسیاری از جوانان که مخالفت سفت و سخت خانواده های خود را می بینند و البته این مخالفت ها دلایل خاصی دارد یعنی که مثلاً فرد مورد نظر ما تنها به خاطر نداشتن ماشین و یا دلایل پیش پا افتاده رد می شود با وجود مخالفت والدین خود ازدواج کرده و عواقب آن را به جان می خرند. این مسائل بیشتر برای پسران اتفاق می افتد و عواقبی همچون عدم کمک والدین برای شروع زندگی که بسیار مهم بوده و یا قطع رابطه و ضربات روحی وارده بر جوان را در بر دارد.
طبق نظر اکثر کارشناسان اینگونه زندگی ها سختی های دوچندان داشته و مدیریت و صبوری بیشتری از جوان را می طلبد تا زمانی که همه چیز طبق روال شده و مسائل عادی شود بنابراین توصیه ما به جوانان این است که در انتخاب خود دقت کرده سپس با سیاستی خاص والدین را در جریان گذاشته و سعی کنند بدون مخالفت آنان ازدواج کنند تا زندگی خوب و خوش را داشته باشند.
